خبرهای سینمایی اکران خصوصی

اکران خصوصی فیلمها

خبرهای سینمایی اکران خصوصی

اکران خصوصی فیلمها

۵ مطلب در آبان ۱۴۰۱ ثبت شده است

گفت‌وگو با بابک توسلی کارگردان نمایش دوستان کمدی

نمایش هیولای درون انسان‌ها | کارگردان نمایش «دوستان کمُدی»: مثل ۲۵ سال پیش تبلیغ کردیم!

نمایش «دوستان کمُدی» در شرایطی در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه رفته است که نه تماشاگر چندانی برای تئاتر وجود دارد و نه امکانات تبلیغات در فضای مجازی.

دوستان کمدی

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: دوستان کمدی، با بازی بهنام تشکر، سیما تیرانداز، سینا رازانی و مهشید آقاخانی در باره زوجی است که در آستانه جدایی، تصمیم می‌گیرند، از یک مغازه دوست‌فروشی، یک زن و شوهر را برای دوستی خریداری کنند. آنها این زوج خریداری‌شده را در کمد نگهداری می‌کنند و در ازای اندکی غذا و جای خواب و زندگی در کمد، از آنها می‌خواهند که سرگرمشان کنند. زوج جوان هم خوشحالند که اگر هیچ چیز ندارند، دست کم جایی برای خواب دارند، اما همه چیز اینطور نمی‌ماند...

با بابک توسلی، کارگردان این نمایش، گفت‌وگو کردیم که درادامه می خوانید:

 

چطور تصمیم گرفتید در این شرایط نمایشتان را اجرا کنید؟

من در این شرایط کار را شروع نکرده بودم. حدود ۳ ماه پیش تمرین‌ها را شروع کرده بودیم، همه چیز هم مساعد بود. فکر می‌کردیم استقبال و فروش خوبی هم خواهیم داشت، چون تیم و متن خوبی داشتیم، اما یک باره شرایط تغییر کرد . ما هم چاره‌ای جز اجرا نداشتیم، چون با سالن قرارداد داشتیم و مبلغی را هم پرداخت کرده بودیم و باید اجرا می‌رفتیم.

حضور کم تماشاگر چقدر به کارتان ضربه زده است؟

حتما ضربه زده است. هرچند چهارشنبه‌ها و پنجشنبه‌های خوبی داریم و تماشاگر بیشتری در سالن هست. سه شنبه‌ها هم تقریبا نیمی ‌از سالن پر می‌شود، اما یک شنبه و دوشنبه وضعیت خوب نیست.

نمایش هیولای درون انسان‌ها | کارگردان نمایش «دوستان کمُدی»: مثل  ۲۵ سال پیش تبلیغ کردیم!

اجرا در این شرایط چه مشکلاتی ایجاد کرده است؟ اولینش فکر می‌کنم نبود امکان تبلیغ است.

بله. امکان تبلیغ در فضای مجازی وجود ندارد. این مدت یکی از پایگاه‌های اصلی برای تبلیغ تئاترها پلتفرم‌های اینترنتی و شبکه های مجازی بود که دیگر تعطیل است. صفحه‌های اینستاگرامی‌که تبلیغات تئاتر انجام می‌دادند، طبیعتا دیگر تبلیغ نمی‌پذیرند و معضل زیادی ایجاد شده است. داریم با شرایطی که ۲۵ سال پیش برای نمایش‌ها تبلیغ می‌کردیم، جلو می‌رویم. یعنی چاپ تراکت و پوستر.

به جز این چطور؟

نداشتن امکان تبلیغ باعث می‌شود، تماشاگر کم داشته باشیم و این مسئله جدا از این که فروش را تحت تأثیر قرار داده، باعث شده انرژی در اجرا جریان نداشته باشد. تئاتر هنری است که در لحظه خلق می‌شود و صورت به صورت و نفس به نفس انتقال پیدا می‌کند. این انتقال حس و جریان انرژی در بعضی شب‌ها به دلیل کمبود تماشاگر اتفاق نمی‌افتد. هرچند بازیگران سعی می‌کنند اجازه ندهند این اتفاق بیفتد، ولی قاعدتا زمانی که سالن پر است اجرای قوی‌تر و دلچسب‌تری داریم.

 از انتخاب متن بگویید. چه دلایلی برای انتخاب این متن داشتید؟

من متن دیگری را برای اجرا به سالن داده بودم. متنی به اسم شاه‌نشین که فضای قجری داشت. مرکز هنرهای نمایشی ایرادهایی روی متن گرفت که اگر قرار بود برطرف شود، کل متن و ساختار آن به هم می‌ریخت. به همین دلیل تصمیم گرفتیم آن متن را کار نکنیم. خود سالن «دوستان کمُدی» را پیشنهاد داد و وقتی آن را خواندم خیلی از آن خوشم آمد. اصلا شاید بهتر شد که این متن را کار کردیم.

اشاره‌هایی هم به مسائل امروز در اجرا می‌بینیم.

بله. من سعی کردم به متن وفادار باشم و ساختار تغییر نکند. اما تا جایی که می‌شد مسائلی را اضافه کردیم که با شرایط امروز همخوانی داشته باشد.  

این را هم باید بگویم خوانش من از این متن متفاوت از برداشت کارگردان‌هایی است که در خارج از ایران همین متن را کار کرده‌اند. من سعی کردم خیلی مینیمال و فرمال کار کنم، ولی اجرایی از این متن را که در خود فرانسه اجرا شده بود، دیدم که کاملا شکل رئال داشت.

نمایش هیولای درون انسان‌ها | کارگردان نمایش «دوستان کمُدی»: مثل  ۲۵ سال پیش تبلیغ کردیم!

ولی اجرای شما کاملا مینیمال است و از رئالیسم فقط روابط انسانی می‌ماند که آن هم چندان شبیه واقعیت نیست. صحنه هم در یک میز و صندلی و کمدهای آیینه‌ای خلاصه شده که تماشاگر هم خودش را در آن می‌بیند.

هم تماشاگر می‌تواند خودش را در آن ببیند و هم اعوجاجی که در آن ایجاد می‌شود، انگار هیولای درون آدم‌ها را نشان می‌دهد. به این معنی که شاید شکل واقعی ما آنچه دیده می‌شود، نباشد.

در اجرایی هم که از فرانسه دیدید، انقدر روی شخصیت زوجی که دوست می‌خرند تمرکز شده بود که چه مشکلات روانی دارند؟

نه. لایه‌های کار خیلی شکافته نشده بود و فرم اجرایی ساده بود.

اگر به دلیل نمایش بعدی که بعد از کار شما بلافاصله روی صحنه می‌رود، نبود، آیا باز هم همین قدر صحنه خلاصه بود؟

اگر تالار وحدت هم اجرا می‌رفتم باز همین صحنه را داشتم. چون کار ما یک کار فرمال است بنابراین صحنه هم باید همینقدر فرمال باشد. این نقطه اشتراک من و طراح صحنه بود و خواستم صحنه‌ای داشته باشیم که در عین زیبایی بسیار ساده و فرمال باشد. ممکن است چهارچوبی بگذارید و به عنوان کمد از آن استفاده کنید و بگویید کارم فرمال بود، ولی من می‌خواستم جذابیت بصری کار هم حفظ شود و در عین حال ساده باشد.

برای اجرای دوباره برنامه‌ای دارید؟

در این شرایط فکر نمی‌کنم. مگر در شرایطی که وضعیت جامعه بهتر و شادتر باشد. برنامه‌های زیادی داشتیم. می‌خواستیم چند کشور خارجی اجرا کنیم که حالا با این شرایط صددرصد تعطیل است. از طرفی هم چون اسم کار ما دوستان کمِدی خوانده می‌شود، مردم فکر می‌کنند قرار است کار طنز ببینند و طبیعتا حال و هوای دیدن کار کمدی هم وجود ندارد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۱ ، ۱۵:۴۵
vahteh vahteh

گلاب آدینه با نمایش پرده خانه  

حقیقت این است که گلاب آدینه از ۲۸ سال پیش، چشمش پی نمایشنامه «پرده‌خانه» بود. او اول‌بار از همان زمان برای اجرای این نمایشنامه دست به کار شد ولی آن اجرا ممکن نشد تا به امروز رسید. حالا آدینه بعد از این همه سال این نمایشنامه را روی صحنه برده است.

 

گروه پرشمار بازیگران با جامه‌هایی رنگارنگ در فضای صحنه و پشت صحنه در آمد و شد هستند. آنان قرار است زنان بازی‌خانه و زنان حرم‌خانه نمایشی باشند که یکی از متون درخشان ادبیات نمایشی است و به جز یکی دو اجرای محدود، تاکنون اجرا نشده است.

اما اجرای نمایشنامه‌ای با این همه شخصیت در هر زمانه‌ای کاری است دشوار. چه برسد به این زمان که مشکلات بیشتری هم در راه تئاتر مانع‌تراشی می‌کنند.

آدینه که سال‌ها دل در گرو این نمایشنامه داشته است، درباره انتخاب چنین متن دشواری به ایسنا می‌گوید: «نزدیک به ۲۸ سال پیش برای اولین بار این متن را برای کار کردن با هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات کودکان و نوجوانان دست گرفتم که نشد اجرا کنیم.»

سال‌ها گذشت و این متن همچنان در کتابخانه گلاب آدینه به امید جان گرفتن روی صحنه چشمک می‌زد تا اینکه حدود ۱۰ سال پیش خانم کارگردان، تصمیم به اجرای آن گرفت و صحبت‌هایی هم با تئاتر شهر برای اجرا شد که آن هم به سرانجام نرسید، تا اینکه اواخر تابستان پارسال که آدینه مشغول تمرین نمایش «بانوی محبوب من» بود، بار دیگر وسوسه اجرای «پرده‌خانه» در جانش نشست و اوایل دی ماه برای سومین بار دل به دریا زد و با بهرام بیضایی به‌عنوان نویسنده اثر تماس گرفت و این بار پاسخ آقای نمایشنامه‌نویس، آری بود.

اما چرا گلاب آدینه این نمایشنامه را این‌چنین دوست دارد؟ او این متن را شاهکاری نمایشی می‌داند و در توضیح این نکته چنین می‌گوید: «نمایشی بودن آثار ایشان، بسیار جذاب است و جهان نمایش را به صورتی کامل در آثارشان می‌توان یافت.»

آدینه در سال‌های هفتاد نمایشنامه‌های «سلطان مار» و «مرگ یزدگرد» را با هنرجویان خود به صحنه برده بوده است.

وی با این که در دو سال گذشته بر کارگردانی تمرکز داشته، در این باره می‌گوید: کارگردان حرفه‌ای نیستم و وسوسه کارگردانی ندارم ولی گاهی بعضی متن‌ها را دوست دارم اجرا کنم که یا عملی می‌شود یا نه اما در هر حال باید آن متن برایم موضوعیت داشته باشد و مساله‌ام باشد که سراغ اجرایش بروم.»

اهالی و علاقه‌مندان تئاتر خوب می‌دانند که بسیاری از نمایشنامه‌های بهرام بیضایی، زن‌محور هستند. او هنرمندی است که همواره در آثارش، زنان جایگاه مهمی دارند. سال گذشته که آدینه مجوز اجرای «پرده‌خانه» را گرفت، هیچ کس پیش‌بینی نمی‌کرد که امسال با اتفاقات فعلی رو به رو بشویم. بازی تقدیر بود که اجرای این نمایش در این مقطع با حال و هوای اجتماعی فعلی، هماهنگی جالبی دارد.

آدینه در این زمینه نیز می‌گوید: «ویژگی آثار هنری برجسته همین است که تاریخ مصرف ندارند. به همین دلیل است که «هملت» همچنان «هملت» است و همچنان روی صحنه می‌رود و بعد از این همه اقتباس و آداپته شدن، باز هم جای کار دارد.»

نمایشنامه «پرده‌خانه» بیش از ۵۱ بازیگر دارد و شاید در نگاه اول به نظر برسد تالار بزرگی مانند تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر برای اجرای این نمایش نیز همچون نمایش قبلی آدینه، «بانوی محبوب من» مناسب‌تر است؛ اما آدینه قصد نداشته تا نمایش تازه را در سالن قاب‌صحنه‌ای اجرا کند و میزانسن‌های کار چنان است که باید در سالنی بلک باکس اجرا شود. او که سال‌ها پیش در دوران دانشجویی خود در بخشی از آثار درخشان تالار مولوی روی صحنه رفته، علاقه‌مند بوده تا «پرده‌خانه» را هم در این سالن نوستالژیک روی صحنه ببرد ولی از آنجاکه تالار مولوی ساز و کار خاص خود را دارد، از اجرا در این سالن چشم‌پوشی کرده است.

آدینه توضیح می‌دهد: «بزرگ‌ترین سالن‌های بلک‌باکس‌ ما شهرزاد، مولوی، حافظ و سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر هستند. بسیار علاقه‌مند بودم تا «پرده‌خانه» را در تالار مولوی اجرا کنم، ولی این سالن قوانین و مقررات خود را دارد و اجرای ما شدنی نبود. در ایرانشهر هم صفی طولانی در انتظار اجرا بودند و چون مجوز اجرای این نمایش تا پایان امسال است، نمی‌شد اجرای آن را به سال آینده موکول کنم. بنابراین متن را به شهرزاد ارایه کردم که مسئولان این مجموعه با اشتیاق و به سرعت برای دریافت مجوز اقدام کردند و خیلی سریع نمایشنامه را به شورای نظارت و ارزشیابی فرستادند و آن طور که شنیده‌ام، گویا بعضی از اعضای شورا با علاقه بسیار برای اجرای این نمایشنامه تمایل زیادی داشتند و هیچ مانعی بر سر راه آن ایجاد نکردند.

«پرده‌خانه» درباره زنانی است که برای احقاق حقوق خود وارد عمل می‌شوند. متنی پرمایه که اجرای کامل آن حدود ۶ ساعت زمان خواهد برد ولی آدینه می‌گوید که ما نه سالن مناسب این کار را داریم و نه فرهنگ چنین اجراهایی و نه تماشاگر ما چنین عادت و ذهنیتی دارد. از سوی دیگر سالن‌های ما محدود هستند و اجرای طولانی مدت چنین نمایشی سبب خواهد شد گروه‌های بسیاری پشت در سالن بمانند. بنابراین با اجازه، متن را کوتاه‌تر کرده به این شرط که روح اثر مخدوش نشود.

حالا دختران جوان در سالن در کار نمایش هستند. بعضی به چهره‌های گریم شده خود می‌نگرند و برخی دیگر در دکور نمایش مشغول تمرین‌اند.

آدینه که از دیرباز تجربه کار با هنرجویان و دانشجویان را دارد، درباره این موضوع چنین می‌گوید: «باید این نکته را یادآوری کنم که بازیگران نمایش «بانوی محبوب من» اصلا هنرجویان من نبودند، بلکه همه بازیگرانی بودند که به توصیه دوستان انتخاب شدند. به این صورت که از دوستان‌مان که دوره‌های بازیگری برگزار می‌کنند، همچون محمد رحمانیان، مهتاب نصیرپور، سیما تیرانداز، میکاییل شهرستانی و غیره درخواست کردیم، هنرجویان شایسته خود را معرفی کنند.

آدینه در توضیح گرفتن شهریه از هنرجویان و شرکت‌شان در نمایش گفت: من برای تامین گوشه کوچکی از هزینه‌های آن نمایش، دو دوره طولانی‌مدت کلاس بازیگری ۱۲۰ و ۱۰۰ ساعته گذاشتم با مبلغ ۱۰ میلیون تومان. در فراخوان ثبت‌نام هم نوشته بودم، هیچ تضمینی برای شرکت در نمایش‌ها و معرفی به پروژه‌ها و غیره داده نمی‌شود و این موضوع حتی در قرارداد هنرجویان هم قید شده بود. ولی در پایان دوره یکی دو نفر را به نمایش بردم و به کسانی که مایل بودند، اجازه تماشای تمرین‌های نمایش «بانوی محبوب من» را دادم و اگر مثلا یکی از بازیگران نبود، از یکی از آنها خواهش می‌کردم جایش بایستد و حکایت ما شد حکایت «یوخاری، یوخاری کنج بخاری». این گونه شد که تعدادی از هنرجویانی که ثبت‌نام کرده بودند و پیگیر بودند، به این نمایش راه یافتند ولی بقیه، همانطور که توضیح دادم، از طرف دوستان معرفی شده بودند. جالب است بدانید برعکس آنچه عده‌ای می‌پندارند و مدام پول، پول می‌کنند، خود من و تعداد بسیاری از عوامل نمایش «بانو...» رایگان کار کردیم. فقط تک و توک به برخی بازیگران به دلیل پیشکسوت و تجربیات سالیانه‌شان، دستمزدی ناقابل تقدیم شد. بقیه رایگان کار کردند تا هزینه‌های سنگین کار تامین شود.

برای «پرده‌خانه» هم از تعدادی از بازیگران «بانوی محبوب من» که از نظر فیزیکی مناسب نقش‌های «پرده‌خانه» بودند، دعوت به کار کردیم و بقیه هم از طریق دوستان و آشنایان معرفی شدند.

«پرده‌خانه» دو گروه بازیگر دارد؛ زنان بازی‌خانه و زنان حرم‌خانه. آدینه برای انتخاب زنان حرم‌خانه این نمایش فراخوانی داده و تعدادی بازیگر را برای بازی در نقش‌هایی بی‌کلام، به کار دعوت کرده است.

او می‌گوید: «در روز معارفه به این دوستان گفتم برای بازی در این نمایش نه پولی می‌دهم و نه پولی از شما می‌گیرم. هر کسی که تمایل قلبی دارد، در این پروژه همکاری کند و وقتی هم به شرایط اجتماعی فعلی رسیدیم، گفتم که در این وضعیت دشوار برای هیچ کس تعیین تکلیف نمی‌کنم ولی طبیعتا هر که می‌خواهد در این پروژه باشد باید شرایط جمع را بپذیرد. برخلاف بعضی مطالبی که یکی دو نفر در فضای مجازی منتشر کرده‌اند، اصلا این گونه نبوده که بگویم بازیگران حق ندارند چنین و چنان کنند ولی چون ما یک گروه ۷۰ نفری هستیم، باید شرایط جمع در نظر گرفته شود. بنابراین بعضی مطالبی که درباره این کار از سوی دختر خانمی مطرح شد، تحریف کامل واقعیت است.»

از او درباره مطلبی که یکی از بازیگران نمایش در صفحه شخصی خود درباره سیگار کشیدن خانم‌ها با نقل قولی از آدینه منتشر کرده بود، پرسیدیم که توضیح می‌دهد: «این هم از همان حرف‌های تحریف‌شده است. همواره به هنرجویان جوان و تازه کار و کم سن و سال توصیه کرده‌ام که فقط جایگاه حرفه‌ای خود را بشناسند و مواردی را رعایت کنند. غیر از این چگونه ممکن است مثلا درباره سیگار کشیدن افراد نظر بدهم. مشکل با بعضی از هنرجویان این است که به محض اینکه قرار است در کاری بازی کنند، فکر می‌کنند برای پذیرفته شدن در جمع حتما باید اول از همه سیگار بکشند. بنابراین اگر محدودیتی در گروه اعمال شده، از این باب است نه اینکه گفته باشم فقط زنان خاصی سیگار می‌کشند، هرگز!»

صحبت از بایدها و نبایدها که می‌شود، به بایدها و نبایدها درباره اجرای تئاتر در شرایط فعلی می‌رسیم. بعضی از هنرمندان تئاتر کار کردن در وضعیت فعلی را جایز نمی‌دانند و تعدادی دیگر برعکس معتقدند که اتفاقا نباید صحنه را خالی کرد. هر دو گروه برای خود دلایلی دارند ولی آنچه در این میان کمتر به آن توجه شده، این است که ما تا چه حد می‌توانیم برای دیگران نسخه بپیچیم و آیا نسخه‌های ما برای همه گروه‌های نمایشی، کاربرد دارد.

آدینه که جزو گروه دوم و معتقد به اجرای تئاتر است، درباره جوی که این روزها درباره اجرای تئاتر وجود دارد، توضیح می‌دهد: «این روزها بی‌شمار نظرات فحش و ناسزا و تهدید دریافت می‌کنم و این موضوع را قدری نگران‌کننده می‌دانم. در پاسخ به این نظرات نوشته‌ام، عزیزان من شروع نارضایتی‌های مردم اصلا به دلیل همین بایدها و نبایدها بوده است. حرکت مردم از اعتراض به اختلاس‌ها که آغاز نشد، بلکه مساله اختلاس‌ها و غیره بعد به آن اضافه شد ولی شروع این وضعیت به بایدها و نبایدها برمی‌گردد. مردم از این باید و نبایدها عاصی شده‌اند و حالا ما همین رفتار را در حق یکدیگر انجام می‌دهیم.

در این مدت بعضی برای من قاطعانه حکم کرده‌اند این تئاتر نباید اجرا شود. البته هستند کسانی که با برشمردن دلایلی، محترمانه توضیح می‌دهند الان تئاتر کار کردن، جایز نیست یا نادرست است. ولی این ادبیات که «من نمی‌گذارم... ما نمی‌گذاریم. نباید اجرا شود» در پاسخ به این ادبیات باید بگویم الان شمایی که این جملات را نوشته‌ای، با کسی که اجبارهای اجتماعی را در سطح جامعه ایجاد کرده، چه تفاوتی دارید؟! شما هم می‌توانید نظرتان را بگویید که بسیار هم محترم است. من هم به عنوان مخاطب این جملات، نظر شما را یا می‌پذیرم یا نه.»

مساله بعدی به نبود فرهنگ گفت‌وگو در کشور ما برمی‌گردد. عجیب‌ این که حتی در فضای تئاتر هم که اساسش گفت‌وگو است، توانایی گفت‌وگو نداریم و نمی‌توانیم با یکدیگر صحبت کنیم و صحبت طرف مقابل را بشنویم.

آدینه در این زمینه می‌گوید: «از مردم عادی اصلا انتظاری ندارم. البته از هیچ کس انتظاری ندارم ولی به مردم عادی که کارشان هنر نیست، خرده‌ای نمی‌گیرم اما از دوستان تئاتری‌مان تعجب می‌کنم. از سال ۱۹۶۱ که روز جهانی تئاتر نامگذاری شد، تا همین حالا تمام بزرگان تئاتر جهان که پیام روز جهانی تئاتر را نوشته‌اند، همه از مزایا و فواید تئاتر نوشته‌اند ولی در هیچ یک از پیام‌های آنان، یک مورد نمی‌بینید که درباره اجرا نشدن تئاتر در شرایط خاص مانند زمانی که ظلمی اتفاق می‌افتد یا به هنگام جنگ و تهاجم و... توصیه کرده باشد. از سال ۱۹۶۱ تا به حال که جهان گل و بلبل نبوده، در همین مدت چقدر جنگ‌ها، کشتارها و انواع و اقسام بلایای اجتماعی رخ داده و هر سال بر اساس آن واقعه، پیام روز جهانی تئاتر را نوشته‌اند اما در هیچ یک از این پیام‌ها گفته نشده تئاتری‌ها وقتی ظلمی می‌بینید، دست از کار بکشید. همه تئاتری‌ها روز جهانی تئاتر را به یکدیگر تبریک می‌گویند و از این بزرگان نقل قول می‌آورند. حالا چه شد که همه آن سخنان فراموش شده و خود بچه‌های تئاتر هم می‌گویند نه نباید کار کرد. این تناقض، برایم بسیار عجیب است.»

وی از انتقادات دیگری هم سخن می‌گوید: «خیلی به من خرده می‌گیرند مبنی بر اینکه تئاتری که از نظارت و ارزشیابی دولت مجوز گرفته، چه تئاتری است. پاسخ من این است که تمام بزرگان ما نه در این دوره بلکه در تمام دوره‌های قبلی هم، در شرایطی مشابه کار کرده‌اند، هرگز در ایران شرایط برای کار هنری ایده‌آل نبوده. همیشه بزرگان ما برای انجام کارهای خود از ادارات سانسور مجوز گرفته‌اند، کتاب‌های خود را منتشر کرده‌اند، نمایش روی صحنه برده‌اند و فیلم ساخته‌اند. اعتراض کرده‌اند، فریاد کشیده‌اند ولی دوباره به کار ادامه داده‌اند. آنان کار کردند تا ریشه هنر خشک نشود. آنان کار کردند و اعتراض و حرف خود را به وسیله همان کار هنری، مطرح کردند تا هنر در این مملکت نابود نشود.»

آدینه در ادامه این سخنان از یکی از رؤیاهای خود نیز سخن می‌گوید: «در آرزوی روزی هستم که جهانیانی که طرفدار و ستایش‌گر شجاعت و جسارت مردم ما هستند، ببینند مردم ایران همانطور که اعتراض و دادخواهی می‌کنند، هر شب سالن‌های تئاترشان را هم پر از تماشاگر نگه می‌دارند. ببینید چه زیبا خواهد بود که در عین اعتراض و حق‌طلبی، فرهنگ و هنر در کشورمان متعالی و تئاتر و موسیقی و نمایشگاه‌های هنری‌مان برقرار باشد. نویسندگان‌مان در کار نوشتن و چاپ آثارشان باشند و زیست هنری‌شان در جریان باشد. این است که می‌ماند. چون همه جنگ‌ها، ناآرامی‌ها و... دیر یا زود به انجامی خوب یا بد می‌رسد. در این میان هنرمندان هستند که از دل همان وقایع، اثر هنری خلق می‌کنند و مثلا بعدها می‌بینیم اثری که ۵۰ سال پیش، ۵ سال تکفیر شده، حالا ارزش‌های هنری‌اش قدر دانسته می‌شود. آیا مثلا هنرمندی نامدار مانند برشت در کوران جنگ و بحران‌ها، تئاتر را رها کرد یا گفت تئاتر را رها کنید؟ یا هنرمندان را به ترک کردن سالن‌ها دعوت کرد؟ او آثاری نوشته که اتفاقا مناسب اجرا در همین ناملایمات است. هر زمان که حمایت جهانیان را از مردم کشورمان می‌بینم، می‌گویم ای کاش همانطور که جهان از شجاعت و جسارت مردم ما در بیان خواسته‌های خویش حیرت می‌کند، از فرهنگ‌دوستی مردممان هم شگفت‌زده شود.»

دیگر چالشی که این روزها بر سر راه گروه‌های نمایشی وجود دارد، جذب تماشاگر است. در وضعیتی که تبلیغ و اطلاع‌رسانی با محدودیت‌های بی‌شماری مواجه است و از طرف دیگر، اغلب مردم حال و روز چندان خوشی ندارند، کشاندن تماشاگر به سالن تئاتر، کاری است دشوار ولی گلاب آدینه از بابت این موضوع، نگرانی زیادی ندارد.

وی توضیح می‌دهد: بخشی از تماشاگران تئاتر برای تفنن می‌آیند. اگر کار موفق ایشان باشد، مُبلغ دیگران می‌شوند. مثلا در ۱۲۷ اجرایی که از نمایش «شیرهای خان بابا سلطنه» داشتیم که البته سختی‌های بسیار خود را هم داشت، تماشاگران، اول دوستان هنری خودمان بودند و بعد کم کم نوبت به مادربزرگ‌ها و پدربزرگ‌ها رسید. «بانوی محبوب من» هم همینطور، کم‌کم سالن ما از افراد سن بالا و کودکان پر شد که برایم بسیار جذاب بود ولی در کنار این قبیل تماشاگران، سرسپردگان و مشتاقان تئاتر هم هستند که در هر شرایطی به تماشای آن می‌آیند. بی‌شک تماشاگرانی که دغدغه تئاتر را دارند و به تئاتر به عنوان چیزی فراتر از تفریح می‌نگرند، ولو کم‌شمار باشند، حتما به تماشای نمایش ما خواهند آمد.»

برای گلاب آدینه آنچه جذابیت دارد، پروسه‌ای است که برای خلق یک اثر نمایشی طی می‌شود. به همین دلیل با وجود سختی کار، انرژی‌هایی که به او می‌رسد، بیش از احساس خستگی است. او شوق خود را برای کار این چنین توصیف می‌کند: «از آنانی هستم که از مسیر سفر لذت می‌برم و خیلی در شتاب نیستم که زودتر به مقصد برسم، چون در مقصد دوباره روزمرگی جریان می‌یابد. حالا هم همین مسیر خلق کار برایم شوق‌انگیز است.»

نمایش «پرده‌خانه» از روز یکشنبه ۱۵ آبان ماه اجرای خود را در پردیس تئاتر شهرزاد آغاز کرده و هر شب راس ساعت ۲۱ و پنج‌شنبه و جمعه ساعت ۴ بعدازظهر روی صحنه می‌رود که برای دانشجویان در گیشه سالن بلیت با ۵۰ درصد تخفیف با ارایه کارت دانشجویی در نظر گرفته شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۱ ، ۱۵:۳۱
vahteh vahteh

موسیقی نمایش «کافه عاشقی»  

موسیقی نمایش «کافه عاشقی» دوباره به صحنه بازگشت

موسیقی نمایش «کافه عاشقی» به کارگردانی جلال الدین دری   روی صحنه برود.

   سید جلال الدین دری نویسنده و کارگردان موسیقی نمایش «کافه عاشقی» گفت: بعد از اجرای موفق موسیقی نمایش «کافه عاشقی» و استقبال خوب مخاطبان از اجرای قبلی که در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه رفته بود، تصمیم گرفتیم که مجدد این نمایش را اجرا کنیم 

 

دری افزود: پیمان خازنی از آهنگسازان بااستعداد، خلاق و جوان است که فضای متن را به خوبی درک کرده است و توانسته موسیقی و ملودی های بسیار خوبی را منطبق با نمایش خلق کند. همچنین سعید نقدزاده هم که از فارغ التحصیلان رشته نمایش است و در سریال «برابر با اصل: و فیلم سینمایی «نرگس مست» در کنارم بود در این نمایش هم به عنوان دستیار کارگردان، برنامه ریز و مدیر تولید گروه را همراهی می کند.

حسین میرزاییان، سپیده صباغ، میثم اکبری، هیوا سیفی زاده، صدف بهشتی، مهدیه کوهستانی و سعید بحرالعلومی و با معرفی زهره فیروزی بازیگران این نمایش هستند.

موسیقی نمایش «کافه عاشقی» با نگاهی نو به داستان لیلی و مجنون به نگارش درآمده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۱ ، ۱۰:۵۳
vahteh vahteh
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آبان ۰۱ ، ۱۷:۵۰
vahteh vahteh

Aman was detained on Wednesday after eggs were thrown at King Charles and Camilla, his wife and queen consort, as they carried out an engagement in northern England.

 

Breaking news

Breaking news© (photo credit: JPOST STAFF)

Footage on social media showed four eggs flying past the British monarch and his wife and smashing on the ground as they arrived for a traditional ceremony in York. They appeared to be unmoved by the incident and carried on with the engagement.

Police officers rushed in to drag away a protester who was shouting slogans. Others in the crowd jeered him, and chanted "God save the king."

Charles, who came to the throne in September after the death of his mother Queen Elizabeth, is on a two-day tour of northern England.

Eggs were also thrown at Elizabeth's royal car in 2022 when she visited Nottingham, central England, and anti-British protesters threw eggs at Charles during a walkabout in central Dublin in 1995.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۰۱ ، ۱۰:۲۳
vahteh vahteh